نشست علمی: «دیدگاه های علامه حلی و حقوق ملل» در دانشگاه مفید برگزار شد
1401-03-18انتصاب مدیر مرکز مطالعات اقتصادی دانشگاه مفید
1401-03-24به گزارش روابط عمومی دانشگاه مفید، نشست علمی «قرآن: متنی منظم یا پریشان؟ نگاهی نقادانه به آراء برخی از قرآنپژوهان معاصر شبه قاره» روز سهشنبه ۳ خردادماه ۱۴۰۱ به همت مرکز مطالعات قرآن دانشگاه مفید و با همکاری دپارتمان الهیات بصورت حضوری و مجازی برگزار شد.
سخنران این نشست جناب آقای دکتر فرهاد شفتی (قرآنپژوه ایرانی ساکن اسکاتلند) و دبیر علمی نشست جناب آقای دکتر حامد شیواپور (مدیر مرکز مطالعات قرآن و عضو هیات علمی دپارتمان الهیات) بودند.
دکتر شیواپور در آغاز این نشست علمی گفتند: بحث نظم قرآن همواره از قرون نخست اسلامی محل بحث اندیشمندان، قرآنپژوهان و ادیبان و مفسران بوده است و هر مسلمانی در مراجعه به قرآن در نگاه اول یک نوع بینظمی را در موضوع آیات متوالی مشاهده میکند. به ویژه در سورههای بزرگ مثل بقره و آل عمران این بینظمی و پریشانی بیشتر مشهود است. افرادی با رویکردهای مختلف به دنبال یافتن نوعی مناسبت یا نظم و انسجام در آیات قرآن بودهاند. از جمله این افراد در روزگار قدیم میتوان به فخر رازی اشاره کرد و در عصر حاضر، قرآن پژوهان و اندیشمندان مختلف کوشیدهاند تا یک گونه نظم و انسجام را در آیات قرآن و حتی در چینش سورهها نشان دهند. برخی از این قرآنپژوهان متعلق به شبه قاره هستند و مشخصا سه مفسر و قرآنپژوه به نامهای حمیدالدین فراهی، امین احسن اصلاحی و جاوید احمد غامدی متعلق به شبه قاره هستند. رساله دکتری آقای دکتر فرهاد شفتی در مورد تلاشهای امین احسن اصلاحی بوده و با آقای جاوید احمد غامدی بحث و گفتگوهایی داشتند که ان شاءالله دیدگاههای این سه قرآنپژوه را که در ایران کمتر شناخته شدهاند را برای ما گزارش میکنند.
در ادامه برنامه، دکتر فرهاد شفتی به ارائه مطالب خود درباره نظم قرآن از دیدگاه سه مفسر برجسته شبه قاره یعنی فراهی، اصلاحی و غامدی پرداختند. گزیدهای از بیانات جناب دکتر شفتی:
بسم الله الرحمن الرحیم
پرسش رساله دکتری من این بود که روش فهم فراهی چیست؟ فهم فراهی اصطلاحی است که شاگردان فراهی به این روش میدهند. من با مطالعه نوشتههای این سه پژوهشگر قرآنی (حمیدالدین فراهی، امین احسن اصلاحی و جاوید احمد غامدی) بخصوص با صحبت و مصاحبه با غامدی، شاگردی که الان حضور دارند، سعی کردم که روش فهم اینان از قرآن و مفاهیم قرآنی را تدوین کنم، بفهمم، ساختار بدهم، بنویسم و نقد کنم. در واقع کار من روی نظم قرآن نبود؛ چون قبل از من شخصی به نام مستنصرمیر در رساله دکترایش متمرکز بر نظم قرآن بود. من در واقع پس از نظم را نگاه کردم که چه استفادهای از نظم قرآن میشود کرد؟ برخی از صحبتهایی که امروز میکنم و شاید بتوانم بگویم که برخی از مباحثی که امروز میکنم، اطلاعات دست اولی است که از مصاحبه با غامدی و شاگردانش کسب کرده ام.
من این سه پژوهشگر قرآنی شبه قاره و کارهایشان را برای شما معرفی میکنم و در آخر نقد کوتاه ولی مهمی خواهم داشت.
حمید الدین فراهی: متولد فرهه از روستاهای آزمگره در هندوستان و از اقوام نزدیک شبلی نعمانی است. وی مسلط به زبان عربی، عبری و فارسی بوده و دارای تالیفات فراوان اما پراکنده به زبان عربی و معدودی به زبان فارسی است. کتابهای دلائل النظام، نظام القرآن و تاویل الفرقان بالفرقان، مفردات الفاظ قرآن سه کتاب اصلی فراهی است.
بنظر من فراهی یک شخص نابغه بوده، کارهایی که ایشان انجام داده است برای من بسیار جالب است. من چند جمله از فراهی را که از زبان خودش نوشته شده است و در کتابهایش پیدا کردهام برایتان میخوانم:
«قرآن کلام واحدی است که از اول تا به آخر اجزایش ترتیب و مناسبت دارند.»
«برخی علما درباره تناسب آیات و سورهها نوشتهاند؛ اما از نظام قرآن بیاطلاع بودهاند. تفاوت این است که تناسب جزوی از نظام است. تناسب بین آیات، یکپارچگی کلام را نشان نمیدهد. (عدم دیدن نظم باعث دیدن مناسبت کاذب بین آیات نامربوط مجاور و یا ندیدن مناسبت بین آیات مربوط نامجاور است).
در تعریف سوره میگوید: «مجموعهای از آیات قرآن که در اتصالی محکم به مضمون خاصی میپردازند و شامل مقدمه، مضمون اصلی و نتیجهگیریاند. بنابراین کمترین تعداد آیات در یک سوره سه میباشد.»
قرآن قطعیالدلاله است: «فهمیدن معانی متفاوت از آیه قرآن ناشی از علم کم و تدبّر کم است.»
«شان نزول سبب نازل شدن آیه/سوره نیست، بلکه موقعیت (شأن) مردم و امور آنهاست که موضوع آیه/سوره است. پسشان نزول را از روی خود سوره/آیه باید دریافت.»
«منبع خبری اصلی برای تفسیر قرآن همان قرآن است. منابع فرعی و وابسته به این منبع اصلی عبارتاند از: احادیث – دانش عمومی از احوال امتها – و آنچه از کتب پیامبران گذشته مانده است. منبع فرعی نمیتواند آنچه را که از منبع اصلی گرفته میشود عوض کند.»
«ان الاعجاز لیس من اغراض القرآن، بل هو من لوازمه، الاتری فی کل ما خلق الله من حبة خردل بل من ذرة الی السماوات العلی کلها معجزة و لکن لیس شی من خِلقَتِها لغرض الاعجاز بل لحکمة الله تعالی فی خلقه.» (تفسیر نظام القرآن، ص ۴۱)
«هر کلام منظمی باید عمودی داشته باشد که کلام بر آن جاری شود… (در قرآن) نظام همان است که به یک سوره یکپارچگی (وحدانیت) میدهد… و در آن عمودی است که اجزا (آیهها) بر آن جاری هستند» (دلایل النظام: ۳۵.) و البته تصریح میکند که «استخراج العمود صعب جدا»
فراهی تمام سورههای قرآن را به ۹ گروه تقسیم میکند و معتقد است که هر گروهی عمود خود را دارد. منظور از عمود این است که مثل عمود خیمه تمام آیات دیگر بر آن عمود استوار شدهاند. این تقسیمبندی و تعیین مکی و مدنی از روی مضمون قرآن از دید خودش یکی از مهمترین کارهای فراهی بود.
دکتر فرهاد شفتی در ادامه مباحث خود از امین احسن اصلاحی یاد کرد و گفت: گفته شده است که امین احسن اصلاحی روزنامه نگار بود و قصد خروج از کشور و رفتن به کشورهای اروپایی داشت که تصادفی حمیدالدین فراهی را ملاقات میکند. فراهی شاگردی نداشت و از اصلاحی به قرآنپژوهی دعوت میکند و اصلاحی هم از آنجا که میدانست فراهی انسان نابغهای است، دعوتش را میپذیرد.
امین احسن اصلاحی کتابهای متعددی دارد؛ اما بزرگترین کتابش تفسیر تدبر قرآن است. تقریبا همزمان با علامه طباطبایی که المیزان را نوشته است.
اصلاحی میگوید: «من نه تنها برای فهم انسجام آیات و تفسیر معانی، بلکه برای حل مشکلات مربوط به کاربرد لغت یا اسلوب، بر قرآن تکیه کردم. نه به دلیل نبود شواهد (بیرونی) لغوی و زبانی، بلکه از این روی که قرآن قابل اعتمادترین مرجع دربارهی پیام و معنی خود است.» ترجمه از Pondering Over the Qurán, p. ۴۲))
اصلاحی منابع تفسیر تدبّر قرآن را اینگونه معرّفی میکند:
منابع اصلی: زبان قرآن، نظم قرآن، نظائر قرآن
منابع فرعی: سنت، حدیث، شان نزول (با تعریف فراهی)، تفاسیر دیگر به خصوص رازی و زمخشری، عهدین و تاریخ عرب
از نظر او ترتیب کنونی قرآن دقیقا همان ترتیب قرآن در لوح محفوظ است.
سطوح نظم قرآن از دید اصلاحی چنین است:
- تمام قرآن مضمونی یکپارچه دارد و آن انذار و تبشیر و اتمام حجت با مشرکان و اهل کتاب ساکن عربستان است.
- قرآن به هفت گروه تقسیم میشود و هر گروه مضمون محوری خود را دارد.
- هر گروه با سورههای مکی آغاز میشود و با سورههای مدنی به پایان میرسد. در هر گروه سورههای مکی و مدنی مانند ریشه و شاخه با هم پیوند دارند.
- هر سوره مضمون محوری خود را دارد که به مضمون محوری گروه آن سوره مرتبط است.
- تقریبا تمام سورهها با سورهای دیگر جفتاند. هر دو سورهای که جفتاند در معنا و مفهوم مکمل یکدیگرند. تعداد معدودی از سورهها نه جفت که تکمله (ضمیمه) بقیه سورهها هستند.
خلاصه موضوع (عمود) گروههای هفتگانه از دید اصلاحی به شرح ذیل است:
گروه ۱: قانون شریعت
گروه ۲: عقوبت مشرکین قریش
گروه ۳: بشارت پیروزی پیامبر
گروه ۴: پیامبری محمد (ص) و لوازم ایمان به او
گروه ۵: توحید و لوازم ایمان به آن
گروه ۶: آخرت و لوازم ایمان به آن
گروه ۷: انذار قریش درباره عقوبت دنیوی و اخروی در صورت تکذیب پیامبر
دکتر فرهاد شفتی در ادامه به کارهای انجام شده توسط جاوید احمد غامدی (شاگرد اصلاحی) پرداخت و گفت: احمدغامدی بسیار انسان باهوشی است و قدرت تحلیل بسیار خوبی دارد. کتابهای میزان و البیان از مهمترین آثار او هستند. غامدی بر خلاف اصلاحی که گروهبندی استادش (فراهی) را عوض کرد، چنین نکرد؛ ولی مضمونی را برجستهتر کرد. این مضمون را فراهی و اصلاحی اشاره کرده بودند، یعنی تاکید بر مراحل اتمام حجت پیامبران و تبیین نظم قرآن بر این اساس که در کتاب تفسیر البیان آورده است و تاکید بر اختصاص برخی مضامین قرآنی به عصر وحی مثل مفهوم کافر و عذاب دنیوی و… که میگوید اینها به عصر وحی اختصاص دارند و نه به زمانهای دیگر.
غامدی میگوید: تمام سورههای گروه ۳ تا ۷ برای انذار قریش و مشرکان هستند و تمام سورههای گروه ۱ برای انذار اهل کتاب هستند و هر دوی اینها از لحاظ مضمون به سورههای گروه ۲ که سوره توبه در آن هست ختم میشوند.
نظریه نظم قرآن حمیدالدین فراهی و سپس امین احسن اصلاحی، خروجیهای متعددی در زمینههای اعتقادی و فقهی دارند که در ذیل آمده است: - تدوین و قاعدهمند کردن مفهوم «سنت متواتر مشهور» (کتاب میزان)
- تدوین قانون شریعت بر مبنای قرآن و «سنت متواتر مشهور» (کتاب میزان)
- در حال انجام: استخراج احادیث مورد قبول با ملاک اصلی مطابقت با قرآن (در سه عنوان: علم النبی، فقه النبی، سیرة النبی)
در کاری پژوهشی، ۱۲ ویژگی در روش «مکتب فراهی» شناخته و تبیین شده است. در این فرصت ۵ مورد را به اختصار توضیح میدهم: - باور به خودکفایی موضوعی قرآن؛ مثال: عذاب قبر
- ترجیح انسجام به نسخ
- علاقه به دستهبندی مفاهیم و قاعدهسازی؛ مثال: بحث سنگسار، شرط جهاد از نظر آمادگی
- حداقلی کردن شریعت: تعداد رکعات نمازهای نافله، چگونگی نماز عید، انکار نماز تراویح
- جدا کردن شریعت از سنة الله؛ مثال: قانون جزیه
به نظر من فکر فراهی قوّتها و بهرههای بسیاری داشته است از جمله اینکه: - فکر فراهی یک رویکرد جدی و مفصل و غنی به بحث نظم در قرآن است.
- تشخیص گروه سورهها، عمود سورهها و سورههای جفت در فهم قرآن میتواند بسیار موثر باشد.
- تاکید بر توانایی قرآن در تبیین خود، میدان کمتری به گریز به سوی احادیث تفسیری و احادیثشان نزول و بحثهای ناسخ و منسوخ میدهد.
- تلاش برای تبیین قرآن با قرآن موجب دریافت بهتر مفاهیم قرآنی میشود.
اما نقدهای فنی قابل تاملی توسط مستنصرمیر و دیگر پژوهشگران مطرح شده است که من در اینجا چند نکتهی دیگر را اضافه میکنم:
- مشکل تقدّس دادن به ساختار قرآن کنونی
- دشواری تدوین روش
- بیاطلاعی یا کم اطلاعی از پژوهشهای معاصر (دانشگاهی، حوزوی، نواندیشی دینی)
- افراط در قاعدهمند کردن مفاهیم
- اندیشهی بازِ متعصّب
در پایان، به نظر من شاید پاسخ به سوال از نظم یا پریشانی متن قرآن این باشد: نه نظم و نه پریشانی و نه «نظم یا پریشانی»، بلکه: نظم و پریشانی
مشکل اینجاست: تلاش برای تعمیم قاعده نظم در بخشی از قرآن، به تمام قرآن.
و نیز باید توجه کرد که از این دو کدام مهمترند: یافتن (نیافتن) نظم در متن قرآن؟ یا یافتن (نیافتن) نظم در مفاهیم قرآن؟ به نظر من آنچه مهم است دومی یعنی نظم در مفاهیم و تعالیم قرآن است.
این نشست با پرسش و پاسخ حاضران و شرکت کنندگان در فضای مجازی به پایان رسید.
فایل صوتی این نشست علمی در رادیو اینترنتی دانشگاه مفید به نشانی زیر قابل دسترسی است: